سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 shahid - بچه های کوچه خاطره

سخن حبیب

شنبه 88 مرداد 3 ساعت 4:19 عصر

 

سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده ی شهید سید مرتضی آوینی در تاریخ 2/2/1372

نباید بگذارید کارهای ایشان زمین بماند...

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند ان شاالله این شهید را با پیغمبر محشور کند. من حقیقتا نمی دانم چطور می شود انسان احساساتش را در یک چنین مواقعی بیان و تعبیر کند؟ چون در دل انسان یک جور احساس نیست. در حادثه ی شهادتی مثل شهادت این شهید عزیز چندین احساس با هم هست. یکی احساس غم و تاسف است از نداشتن کسی مثل سید مرتضی آوینی. اما چندین احساس دیگرهم با این همراه است که تفکیک آنها از همدیگر و باز شناسی هریک و بیان کردن آنها کار بسیار مشکلی است.

به هر حال امیدواریم که خداوند متعال خودش به بازماندگانش به شما پدرشان، مادرشان، خانمشان، فرزندانشان. همه ی کسانشان به شما که بیشترین غم . سنگین ترین غصه را دارید تسلی ببخشد. چون جز با تسلی الهی دلی که چنین گوهری را از خودش جدا می بیند واقعا آرامش پیدا نمی کند. فقط خدای متعال باید تسلی بدهد و می دهد.

من با خانواده های شهدا زیاد نشست و برخاست کرده ام و می کنم. و از شرایط روحی آنان آگاهم. گاهی فقدان یک عزیز مصیبتی است که اگر مرگ او شهادت نبود تا ابد قابل تسلی نبود. اما خدای متعال در شهادت سری قرار داده که هم زخم است و هم مرهم و یک حالت تسلی و روشنایی به بازماندگان می دهد.

من خانواده ی شهیدی را دیدم که فقط همان یک پسر را داشتند و خدای متعال آن پسر را از آنان گرفته بود.(البته از این قبیل زیاد دیده ام. این یک نمونه اش.)

وقتی انسان عکس آن جوان را هنگامی که با پدرش خداحافظی می کردکه به جبهه برود می دید با خودش فکر می کرد که « اگر این جوان کشته شود پدر و مادرش تا ابد خون خواهند گریست.»

یعنی منظره این را نشان می داد. بستگی آن پدر و مادر به آن جوان از این منظره کاملاً مشخص بود (من آن عکس را دارم. آن را بعداً برای من آوردند. من هم آن عکس را قاب شده نگه داشته ام. این عکس حال مخصوصی دارد.)

اما خدای متعال به آن پدر و مادر آرامش و تسلایی بخشیده بود که خود پدرش به من گفت: «من فکر می کردم اگر این بچه کشته شود من خواهم مرد.» (یعنی همان احساسی را که من از مشاهده ی آن عکس داشتم ایشان با اظهاراتش تایید می کرد.)

می گفت: «ولی خدای متعال دل ما را آرام کرد.»

در این مورد هم همین است. یعنی وقتی شما می دانید که فرزندتان در پیشگاه خدای متعال در درجات عالی دارد پرواز می کند یعنی آن چیزی که همه ی عرفا و اهل سلوک و آن سرگشته های وادی های عشق و شور معنوی وعرفانی یک عمر به دنبالش گشته اند و دویده اند او با این فداکاری و این شهادت به دست آورده و رضوان و قرب الهی را درک کرده است خوشحال می شوید که فرزندتان به اینجا رسیده است.

امیدواریم که خداوند متعال درجات او را عالی کند. من با فرزند شما نشست و برخاست زیادی نداشتم. شاید سه جلسه که در آن سه جلسه هم ایشان هیچ صحبتی نکرده بود. من با ایشان خیلی کم هم صحبت شدم. منتها آن گفتارهای تلویزیونی را از سالها پیش می شنیدم و به آن ها علاقه داشتم. هر چند نمی دانستم که ایشان آنها را اجرا می کند. لکن در ایشان همواره نوری مشاهده می کردم. ایشان دو- سه مرتبه آمد اینجا و روبه روی من نشست. من یک نور و یک صفا و یک حالت روحانی در ایشان حس می کردم و همین جور هم بود. همین ها هم موجب می شود که انسان بتواند به این درجه ی رفیع شهادت برسد.

خداوند ان شاء الله دلهای داغدیده و غمگین شما را خودش تسلی بدهد. اگر ما به حوزه ی آن شهادت و شهید و خانواده ی شهید نزدیک می شویم برای خاطر خودمان است. بنده خودم احساس احتیاج می کنم. برای ما افتخار است که هر چه می توانیم به این حوزه ی شهادت و این شهید خودمان را نزدیک بکنیم.

چند روز پیش توفیق زیارت مقبره ی این شهید را پیدا کردیم. پنج شنبه ی گذشته رفتیم آنجا و قبر مطهر ایشان و آن همرزم و همراهشان –شهید یزدان پرست- را زیارت کردیم. ان شاءالله که خداوند درجاتشان را عالی کند و روز به روز برکات آن وجود با برکت را بیشتر کند. کارهایی که ایشان داشتند ان شاءالله نباید زمین بماند. ان شاالله برای روایت فتح یک فکر درست و حسابی شده است که ادامه پیدا کند.

نباید بگذارند که کارهای ایشان زمین بماند. این کارها، کارهای با ارزشی بود. ایشان معلوم می شود ظرفیت خیلی بالایی داشتند که این قدر کار و این همه را به خوبی انجام می دادند. مخصوصا این روایت فتح چیز خیلی مهمی است. شب هایی که پخش می شد من گوش می کردم. ظاهرا سه- چهار برنامه هم بیشتر اجرا نشد.

حالا یک مسئله این است که آن کاری را که ایشان کرده اند و حاضر و آماده است چگونه از آن بهره برداری بشود. یک مسئله هم این است که کار ادامه پیدا کند. آن روز که ما از این آقایان خواهش می کردیم و من اصرار می کردم که این روایت فتح ادامه پیدا کند درست نمی دانستم چگونه ادامه پیدا کند. بعد که برنامه ها اجرا شد دیدیم همین است. یعنی زنده کردن ارزش های دفاع مقدس در خاطرها. آن خاطره ها را یکی یکی از زبان ها بیرون کشیدن. و آنها را به تصویر کشیدن و آن فضای جنگ را بازآفرینی کردن. این کاری بود که ایشان داشت می کرد. و هر چه هم پیش می رفت بهتر می شد. یعنی پخته تر می شد. چون کار نشده ای بود. غیر از این بود که بروند در میدان جنگ و با رزمنده حرف بزنند. آن کار خیلی آسان تر بود. این کار هنری تر و دشوارتر و محتاج تلاش فکری و هنری بیشتری بود. اول ایشان شروع کرد و بعد کم کم بهتر و پخته تر شد. من حدس می زنم اگر ایشان زنده می ماند و ادامه می داد این کار خیلی اوج پیدا می کرد. حالا هم باید این برنامه دنبال شود. تازه در همین میدان هم منحصر نیست. یعنی بازآفرینی آن فضا از راه خاطره ها یکی از کارهاست. در باب جنگ و ادامه ی روایت فتح کارهای دیگری هم شاید بشود انجام داد. حیف است که این کار تعطیل شود. من خیلی خوشحال شدم از این که زیارتتان کردم.


نوشته شده توسط : گمگشته دیار محبت

نظرات ديگران [ نظر]


شهدا

دوشنبه 88 فروردین 31 ساعت 1:57 عصر

 

 

وصیت نامه شهید خیرالله قدسی

خانواده عزیز و دوستان گرامی اگر من شهید شدم هرگز به من ناکام نگویید چون که به بهترین کامها با در آغوش کشیدن عروس شهادت رسیده ام، به رهبر بگوییدکه من فریاد خمینی رهبر را تا اندازه ای که میتوانسته ام به گوش مردم رساندم به دوستان و همسنگرانم بگویید که من در این امتحان که قلم آن از خون سرخ و گرم خودم و کاغذ آن بیابان های سوزان خوزستان بود قبول شده ام، شهید گلی است که هرگز پرپر نمیشود. 

 

 

 

وصیت نامه شهید بهنام خرم بخت

خدایا! تورا به حسین قسم میدهم که مارا از فیض شهادت محروم نفرما، پدر و مادرم از شما میخواهم بعد از شهادتم برای من گریه نکنید، بلکه به مظلومیت آقا اباعبدالله الحسین(ع) در روز عاشورا فکر کنید دوستان و آشنایان ودانش آموزان شما را به شهدای کربلا قسم میدهم که یک لحظه از فرهنگ جهاد و شهادت و امر به معروف و نهی از منکر غافل نباشید،که اگر خون شهدای کربلا و پیام زینب (س) نبود، امروز اسلام و قران در عالم پیشرفت نمیکرد.

 

وصیت نامه شهید محمدرضا رودسرابراهیمی

شهادت، حد نهایی تکامل یک انسان است، شهادت بالاترین آرزوهاست، چه زیباست لحظه ای که تفنگ از زمین کنده میشود و به سوی دشمن نشانه میرود، چه زیباست لحظه ای که دشمن را ذلیل و خوار به اسارت میگیرد و چه شیرین است آن هنگام که در خون خود میغلتیم و با شهد شهادت سیراب میشویم. اگر من کشته شدم راهی بود که با میل خود آمدم......

 

وصیت نامه شهید ولی الله چراغچی مسجدی

قال الحسین (ع): ان الحیاه عقیده و الجهاد و لیمحص الله الذین آمنوا و یمحق الکافرین

درود خدا به امام عزیزم که مارا آگاهی بخشید و در هر فرصت برای پاک کردن زنگار نیتها پرداخت تا فقط برای خدا باشیم و رحمت خدا بر شهدا باد که به ما آموختند چگونه بهتر رفتن را.

 

وصیت نامه شهید عبد الله غلامی

شهادت همچون میوه ای است که نمیتوان آن را نارس از درخت چید و سعادتی است که خداوند نصیب بندگان خاص و مقربان درگاهش مینماید. نصیب کسانی میکند که توانسته باشند از همه وابستگی ها دل کنده و قلبشان فقط و فقط از عشق خدا مالامال گشته باشد.

 

وصیت نامه شهید مهدی ذوالفقاری

لی ملت، به پا خواسته تا آخرین نفس در مقابل کفر و الحاد و نفاق بایستید و آنان را نابود کنید تا مسلمانان دنیا نفس راحت بکشند و بهتر خدارا عبادت کنند از خط ولایت فقیه که ادامه دهنده ی راه پیامبران و امامان است قویاً حمایت کنند.

 

وصیت نامه شهید حسام اسماعیلی فرد

اگر شهادت نصیبمان شد، آن را دودستی میگیریم و خداکند زانوهایمان سست نشود. شهادت چیزی نیست که نصیب هر کس بشود هر کس که شهید میشود به کمال رسیده است، شهدای شما نمرده اند بلکه زنده اند و ناظر اعمال شما هستند.

 

وصیت نامه شهید ناصر بختیاری

... من خودم را لایق نمی دانم که در جواب ندای هل من ناصر ینصرنی به امام کبیرمان لبیک بگویم ... ولی از امام (ره) می خواهم که مرا دعا کند تا بلکه نزد خداوند مورد قبول واقع شوم و به درجه ای که در نهایت شهادت است برسم ...

...خدایا شکر می کنم که مرا آزاد آفریدی تا آزاد فکر کنم تا بتوانم بندگیت را به جا آورم. خدایا شکر تو را که مرا پاسدار انقلاب خمینیت قرار دادی تا اینکه بتوانم خونم را فدای حسینت بکنم. خدایا شکر تو را که مرا از این نعمت انقلاب سرخ خمینی برخوردار نمودی و به آن درجه ای رساندی که لیاقتش را نداشتم.

وصیت نامه شهید سید عباس جولایی

... برادرانم! به ریسمان الهی اعتصام کنید و آن را رها نسازید، هر چه به کلاس بالاتری از ایمان برویم درسهایمان مشکل می شود و در امتحانات مشکل تر، شیطان هم تلاشش بیشتر می شود. مبادا پس از چند صباحی تحمل درد و رنج و زحمت در راه خدای بزرگ به دره نیستی سقوط کنیم؛ قرآن زیاد بخوانید و سعی کنید زمانی که خداوند با شما صحبت می کند ترجمه تحت الفظی آن را بدانید.

 

وصیت نامه شهید محمود اعتصامی

به دستورات امام (ره) عمل کنید؛ به مسائل معنوی و حضور در نماز جمعه اهتمام فراوان داشته باشید و از زنان و مردان جامعه می خواهم به حدود الهی و فرامین اسلام و قرآن عمل نمایند. پدر جان یک چیز از شما می خواهم شما در حقم دعا کنید که به آرزویم برسم.

 

وصیت نامه شهید بهرام حق نجات

خدایا از تو می خواهم که مرا یاری کنی تا در راه تو قدم بردارم همانطور که خداوند می فرماید هر کسی در امور بر خداوند توکل نماید. او برایش کافیست و حال اگر بنده گام در راه جهاد با کفار گذاشت هر گونه سرنوشتی که پروردگارش برای او تعیین  نماید تفاوتی ندارد ما می رویم تا وظیفه خود را انجام دهیم و نتیجه آن برای ما مهم نیست که چه بر سر ما خواهد آمد ان شاءالله که خداوند قبول نماید.

 

وصیت نامه شهید احمد گلزاری

"... و شما ها بگویید به این جنایت کاران امریکایی؛ به این اسراییل غاصب و آدم کش به این روسیه حیلی گر و به انگلیس مکار که ماها رفتیم و داریم می رویم تا سیل خون راه بیندازیم تا شما ها را در آن غرق کنیم."

 

وصیت نامه شهید سید جمال دربان فلک

ای امت حزب اللهی! اسلام مکتب انسان سازی است و انقلاب اسلامی با رهنمود ها و رهبری صحیح امام است (خمینی بت شکن) می رود تا جهانی شود و تمامی ابر قدرتها را نابود کند و انقلاب را به صاحب اصلی اش امام زمان (عج) تحویل دهد پس بر همه شما وظیفه شرعی است که در هر کجا که باشید از اسلام و جمهوری اسلامی دفاع کنید.

... از ولایت فقیه و روحانیت مبارز اطاعت و پشتیبانی کنید که هر دو ضامن پیروزی و پشتیبانی اسلام هستند.

 

وصیت نامه شهید محمدرضا علیجانی

در همه کارها خدا مد نظر داشته باشید که خداوند بر همه کارها نظاره می کند. برای ساختن جامعه باید اول از خود شروع کرد تا بتوان جامعه را خوب ساخت در کارها و گفتارتان رعایت اخلاق اسلامی را بکنیدهمیشه باید حالت جذب کننده ای داشته باشید، نه دفع کننده و همیشه باید مواظب حرکات منافقین باشید.

 

وصیت نامه شهید حسین ثامنی

ای مسئولین توجه داشته باشید امروز مسئولیت حفاظت از خون شهیدان در درجه اول به عهده شماست مبادا بین صحبت و رفتارتان با این ملت شهید پرور با مقامات بالاتر فرق کند. خود را عاقل و متعهد و حافظ اسلام و دیگران را بد خواه و جاهل ندانید، در خود بیشتر دقت کنید، مبادا جلوی خدمت مخلصان را بگیرید.

 

وصیت نامه شهید محمد علی یاری

سلام به پدر و مادر عزیزم؛ پدر و مادر! شما آرزوهایی برای من داشتید و سالها منتظر بودید که مرا در زندگی خوب و شرافتمندانه ای ببینید ولی من زندگی بهتر را انتخاب کردم و آن جهاد در راه خدا و مبارزه با دشمنان اسلام است من راه را ادامه خواهم داد تا سر حد شهادت، شما از اینکه فرزندی در راه خدا دادید باید خوشحال باشید که توانستید امانت خدا را نزد خدا برگردانید شما می دانید چقدر مادر ها جوان های خود را در راه خدا داده اند و باز هم باید بدهند...

 


نوشته شده توسط : گمگشته دیار محبت

نظرات ديگران [ نظر]